toptane toptane .

toptane

منظور از طلاق عاطفی چیست؟

طلاق عاطفی یکی از انواع طلاق از نظر روانشناسان محسوب می شود و به طلاقی گفته می شود که ممکن است در سال‌های اولیه زندگی مشترک و یا پس از گذشت مدت طولانی، با وجود عشقی که زوجین در ابتدای ازدواج داشتند به وجود بیاید. در این شرایط، زن و مرد دیگر علاقه ای به هم ندارند و کم کم رابطه شان را با یکدیگر قطع می کنند. این سردی ممکن است تنها در روابط عاطفی و یا جنسی و یا هر دو باشد، اما طبیعتا نداشتن رابطه عاطفی کم کم به سردی زوجین نسبت به هم در رابطه جنسی نیز منجر خواهد شد.

ممکن است دلایل مختلفی باعث کشیده شدن یک زندگی به این سو و ادامه آن با وجود تمام سختی ها در این شرایط شود. تحمل چنین وضعیتی شاید به دلایل مختلفی مثل وجود فرزندان، کوتاه نیامدن بر سر حقوق زن، مسائل خانوادگی و اجتماعی و … باشد و باعث شود که زوجین ادامه زندگی با همین وضعیت را ترجیح دهند که طبیعتا می تواند تبعات سنگینی برای آن ها داشته باشد.

در علم روانشناسی و آنچه که در دادگاه های خانواده شنیده می شود، به طلاق عاطفی طلاق خاموش نیز می گویند، یعنی با وجود این که زوجین زیر یک سقف و به صورت مشترک زندگی می کنند اما در واقع از یکدیگر مدت‌ هاست که جدا شده اند. در ادامه مقاله ما دلایلی که باعث به وجود آمدن این شرایط می شود را توضیح خواهیم داد.

علل به وجود آمدن طلاق عاطفی
می توانیم بارزترین دلیلی که باعث ایجاد طلاق عاطفی بین زوجین می شود، عدم توجه و اهمیت به یکدیگر بدانیم. ممکن است زن و شوهر روزها در کنار هم باشند و به خاطر روزمرگی و یکنواختی، دیگر به جزئیات ظاهری و غیر ظاهری همسرشان توجهی نکنند. به مرور زمان، همین نشنیدن صدای طرف مقابل و ندیدن جزئیات ظاهری او، می‌تواند حس عدم اهمیت و خاموشی احساسات را در او به وجود بیاورد و زمینه را برای آغاز طلاق عاطفی فراهم کند. این وضعیت مثل فیلمی است که بارها دیده شده است و دیگر لذتی به بیننده نمی دهد و این نشانه های طلاق خاموش می باشد.

همچنین ممکن است زوجین به دلیل اختلافاتی که با یکدیگر دارند، خواسته ها و انتظاراتی که در گذشته به صورت دوستانه مطرح می کردند را حالا با دعوا و پرخاش بیان کنند.در نهایت این موضوع باعث می شود آرامش محل زندگی از بین برود. این خشم به وجود آمده بین زوجین، منجر به سردی آن ها نسبت به یکدیگر خواهد شد.

طلاق عاطفی عواقب سنگینی دارد و به مرور باعث عدم توجه فرد به سلامت روانی و جسمی و همچنین سلامت اجتماعی اش می شود. علاوه بر آن، فرد آسیب دیده کم کم نسبت به بقیه افراد نیز بی تفاوت خواهد شد و باعث می شود که نتواند وظایف و مسئولیت های خود را در قبال دیگران به خوبی انجام دهد. داشتن رابطه سرد و خاموش بین زوجین، باعث آسیب دیدن بقیه اعضای خانواده نیز خواهد شد و به مرور این سردی و بی تفاوتی، در فرزندان عواقب جبران ناپذیری را به وجود خواهد آورد.

نشانه های وجود طلاق عاطفی بین زوجین
یکی از روش هایی که می تواند از بروز طلاق عاطفی جلوگیری کند، توجه به نشانه ها و اقدامات پیشگیرانه می باشد. زوجین با آگاهی می توانند قبل از وخامت اوضاع و سردتر شدن رابطه، از بروز طلاق عاطفی جلوگیری کنند. شناخت این نشانه ها می تواند کمک بزرگی به نجات زندگی کند. این علائم به شرح زیر می باشند:

بروز تغییرات فردی: زن و شوهر به مرور زمان و پس از مدت ها زندگی مشترک با یکدیگر، یا به رشد هم کمک خواهند کرد و یا این که ممکن است کم کم فاصله بین شان به قدری زیاد شود که برای هم غریبه شوند. مثلا ممکن است زوجین در ابتدا، زندگی عاشقانه ای داشته باشند و به صورت مرتب با یکدیگر به سالن های ورزشی، پیاده روی و کوهنوردی بروند و این نقطه مشترکی برای وقت گذرانی با یکدیگر باشد. اگر به مرور زمان یکی از آن ها نسبت به این عادت و علاقه سرد شود، این اقدام باعث ایجاد فاصله بین زوجین خواهد شد.

خیانت: غالبا آنچه در مورد خیانت در ذهن جای می گیرد، خیانت فیزیکی و جنسی است که باعث اختلاف و کاهش رابطه زوجین و سردی بین آن ها خواهد شد. اما باید گفت که بیش ترین خیانت ها در زمینه عاطفی شکل می گیرد، مثلا ممکن است یکی از زوجین به دیگری خیانت کند که این باعث سردی احساس او به همسرش خواهد شد، چرا که او نیاز روحی و احساسی خود را با فرد دیگری جبران می کند و این بی اعتمادی به وجود آمده، باعث ایجاد فاصله و طلاق عاطفی می شود.

دعواهای پی در پی: اگر خانه محیطی امن و آرام برای زندگی نباشد و کلنجار رفتن ها آنقدر زیاد شود که محیط خانه را غیر قابل تحمل کند، کم کم زوجین از آمدن به خانه صرف نظر خواهند کرد و ترجیح می‌دهند که به دلیل این تنش‌ها یا با یکدیگر صحبت نکنند یا کم تر در خانه حضور داشته باشند.

صمیمی نبودن: نشانه هایی که طلاق عاطفی را نمایان می کند، از بین رفتن صمیمیت بین زوجین می باشد. بعد از مدتی ممکن است زن و شوهر دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشند و دیگر انگیزه‌ ای برای بیان رویاها و آرزوهای خود نبینند. به مرور کاهش ابراز احساسات، باعث سردی در رابطه عاطفی و جنسی خواهد شد و موضوع را پیچیده خواهد کرد.

انتقادات بیش از اندازه: زندگی مشترک چالش ها و پیچیدگی های خاص خود را دارد. اگر زن و شوهر به عنوان ستون های اصلی خانواده نتوانند این چالش ها را مدیریت کنند، باعث آسیب های جبران ناپذیری در زندگی می شوند. زن و شوهر در اوایل زندگی ممکن است وعده های زیادی به یکدیگر بدهند و پس از چندین سال، در صورت عدم تحقق وعده ها، انتقادها از یکدیگر آغاز می شود. اگر این بدبینی ها و انتقادات به قدری زیاد شود که باعث رنجش طرف مقابل گردد، باعث آسیب در زندگی و طلاق عاطفی می شود.

نداشتن اعتماد: زن و شوهر باید بدانند که نمی توانند همسر خود را در تنگنا قرار دهند و به او اجازه داشتن روابط خارج از خانواده ندهند. اگر زوجین ازدواجی سالم و طبیعی داشته باشند باید بپذیرند که همسرشان می تواند در محیط کاری روابط محترمانه و در چارچوب مناسب با همکارشان داشته باشد. اگر زوجین نتوانند در این شرایط به یکدیگر اعتماد کنند، باعث بروز تنش و شک در زندگی خواهد شد.
 


برچسب: ،
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۸ دی ۱۴۰۱ساعت: ۰۹:۲۵:۵۶ توسط:mbina موضوع: نظرات (0)